تقویت جوامع محلی در بستر صنایع خلاق
تقویت جوامع محلی در بستر صنایع خلاق
جهان در هزاره سوم تحت تاثیر مفهوم خلاقیت، وارد دوران تازه ای از روندهای توسعه شده است.
با طرح مفهوم "ملت خلاق" و پذیرش آن از سوی کشورهای مختلف، به طور جدی تمرکز بر توسعه مبتنی بر خلاقیت در دنیا بیشتر شده است.
این تغییر رویکر مدیریتی نه تنها در اقتصادهای در حال توسعه مورد استقبال قرار گرفته است، بلکه اغلب اقتصادهای پیشرفته دنیا هم بر آن تاکید داشتند و در روند برنامهریزی های خرد و کلان خود آن را لحاظ کردند. تحولی که مصداقهای آن در یک دهه اخیر به طور محسوس در عرصه تولید کالا و ارائه خدمات متجلی شده است.
برای نمونه چین تا چندی پیش، بر روی کالای تولید شده در این کشور برچسب made in china یعنی "ساخته شده در چین" را حک میکرد، اما متاثر از این تحول در مدیریت، امروزه به جای آن از برچسب created by china یعنی "خلق شده در چین" بر روی محصولاتش استفاده میکند.
این بکارگیری واژه خلق به جای ساخت، ناظر بر این واقعیت است که مفهوم خلاقیت و تولیدات خلاق، اهمیت بسزایی پیدا کرده است.
به عبارت دیگر در ساختارهای علمی تعریف ملت خلاق، نیرو محرکه اصلی رشد اقتصادی و توسعه، خلاقیت و نوآوری است و این دیدگاه در دو دهه اخیر به صورتی جهان شمول تسری پیدا کرده و مورد استقبال زیادی قرار گرفته است. بر این اساس تحلیل گران امروزه سه مولفه اصلی دانش، دسترسی به اطلاعات و خلاقیت را به عنوان موتور محرک برای رشد اقتصاد در قرن بیست و یکم قلمداد میکنند و این نگرش تنها محدود به عرصه اقتصاد و صنایع خلاق نبوده و ساحتهای کلان مدیریتی در جهان را نیز متاثر ساخته است.
یک متفکر ایتالیایی، بر این باور است که آنچه در دنیای امروز شاهد آن هستیم، گونهای فرهنگسازی از اقتصاد است که در آن فرهنگ تبدیل به یک سرمایه اصلی شده و جایگاه آن در صدر هر نوع زنجیره ارزشی قرار دارد.
به عبارت دیگر فرهنگ به مثابه نوع جدیدی از سرمایه، این قابلیت را داراست که رشد و توسعه اقتصادی دنیا را متاثر سازد و به عنوان یک سرفصل مهم در برنامه ریزیهای اقتصادی دنیا حضور داشته باشد. این در حالی است که برای پیشرفت اقتصادهای شهری دو مولفه اصلی معرفی میشود؛ نخست فرهنگ به عنوان مجموعهای از دانشهای بومی هر کشور یا منطقه معرفی می شود.
و مولفه دوم خلاقیت است که به عنوان یک محور اصلی در تحریک اقتصادی کشورها عمل میکند.
در دنیای امروز شیوههای سنتی بدست آوردن و مصرف دانش، مانند استفاده از موزهها، گالریها و یا کلاسهای آموزشی در حال تغییر کردن است. دسترسی فراگیر به فضای مجازی و تولید محتوای مبتنی بر وب، موقعیتی را ایجاد کرده تا بسیاری از این محتواهای صوتی، تصویری و چندرسانه ای با هزینه های بسیار کم و قیمتهای بسیار ارزان خلق شوند. این شرایط موجب شده تا زیست بومهای خلاق دیگر تنها ساختارهای صرف تولید دانش نباشند، بلکه تبدیل به ابزارهای واقعی برای توانمندسازی جوامع در قرن حاضر شوند.
نمونههای موفق زیادی از توانمندسازی ملتها بر اساس صنایع خلاق در جهان وجود دارد. کشورهای مختلفی در آمریکای جنوبی، شمال آفریقا و آسیای جنوب شرقی بر اسااس این الگوی مدیریتی در اقتصاد مشغول فعالیت هستند.
تقویت جوامع محلی توسط این صنایع خلاق نوظهور، موجب ارتقا رفاه، بهبود معیشت خانواده و پایداری اشتغال شده است و این خود از اهداف اصلی توسعه پایدار در دنیاست.
کشور ما نیز در چند سال اخیر شاهد تلاشهای مستمر گروهها و استارتاپهای صنایع خلاق است و این نویدبخش تحقق چنین دستاوردهایی برای کشور است. اتفاقی ارزنده که فراگیر شدن آن در اقصی نقاط ایران عزیز و تمرین و تجربه مداوم آن در میان مدت و بلند مدت سبب خواهد شد تا از رهگذر توسعه فعالیتهای این زیست بومهایخلاق، جوامع محلی تقویت شده و شاهد توسعه شهرهای کوچک و بزرگ کشور باشیم. امکانی اثربخش که شاید به کمک آن بتوان گامهای استواری در مسیر توسعه پایدار برداریم و کشور را از گرداب اقتصاد تک محصولی برهانیم. دورنمایی امید بخش و البته دشوار که بی تردید رسیدن به آن ممکن است، اما مستلزم حمایت های جدی دولت، سرمایه گذاری بخش خصوصی و ایجاد زیرساختهای حقوقی لازم برای آن است.
حجتاله مرادخانی
پژوهشگر صنایع خلاق
منبع: isti.ir
نظر شما :